زنگ انشاء

۰۸ خرداد۱۱:۵۶

بعضیا رو نمی خوام ببینم

نه اینکه قهرم و نه اینکه از اونا متنفرم

فقط خسته ام. خسته از اینکه الکی می گفتم حالم خوبه. وانمود میکردم حالم کنارشون خوبه......

بعضیا کاری باهات می کنن که حتی نمی خوای نگاشون کنی..... وقتی ببینیشون و حتی اسمشون رو بشنوی اذیت میشی.

حالا هم سکوت می کنم و فقط دوری 

bahar .... | ۰۸ خرداد ۰۴ ، ۱۱:۵۶

نظرات  (۲)

۰۸ خرداد ۰۴ ، ۱۱:۵۷ 💕 پسر خوب 💕

خوشبحالت که میتونی

من نمیتونم تا موقع آزادی...

پاسخ:
خدا خودش کمک می کنه

 

صبح امروزکسی گفت به من:
تو چقدر تنهایی !
گفتمش در پاسخ : تو چقدر حساسی ؛
تن من گر تنهاست، دل من با دلهاست،
دوستانی دارم بهتر از برگ درخت
که دعایم گویند و دعاشان گویم،
یادشان دردل من ، قلبشان منزل من…!
صافی آب مرا یاد تو انداخت،رفیق!
تو دلت سبز، لبت سرخ، چراغت روشن!
چرخ روزیت همیشه چرخان!
نفست داغ
تنت گرم
دعایت با من...
سهراب سپهری

‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">